بیشاپور کجاست؟ شهرهایی در گذشته وجود داشته اند که امروزه دیگر نشانی از آنها باقی نمانده است. برخی بر اثر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله به کلی از بین رفته اند و برخی دیگر بر اثر بلایای انسانی مانند آتش سوزی و جنگ.
در این بخش از مجله مستر بلیط به سراغ شهری می رویم که زمانی شهری پر رونق بوده ولی الان دیگری به جز تکه های سنگ از آن چیزی باقی نمانده است. اگر از علاقه مندان به تاریخ هستید مطمئنا این بخش می تواند برای شما بسیار جذاب باشد، پس تا پایان مطلب همراه ما باشید.
معرفی بیشاپور
بیشاپور شهری است باستانی که در نزدیکی شهر کازرون و در استان فارس قرار دارد که قدمت آن را مربوط به زمان ساسانیان می دانند. این شهر را می توان یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان دانست که تا کنون شناخته شده است.
بعد از دارابگرد و اردشیرخوره (گور یا فیروزآباد)، شهر باستانی بیشاپور از اولین شهرها و پایتخت های ساسانی است که توسط شاپور ساخته شد. این شهر از جمله معدود شهرهای ایران باستان است که برخی عناصر اصلی آن نسبتاً باقی مانده و می تواند معرف شهر ایرانی در دوره ساسانی باشد.
تاریخچه بیشاپور
شهر تاریخی بیشاپور یکی از شهرهای باستانی ایران واقع در شهرستان کازرون و استان فارس است. اگرچه نشانه هایی از سکونت مربوط به دوره های عیلامی و هخامنشی در آن یافت شده ولی در زمان ساسانیان به عنوان شهر ساخته و نامیده شده است.
شهر بیشاپور در دوره ساسانیان مرکز ایالت و کوره اردشیرخوره بوده و تا قرن هفتم هجری آباد و مسکونی باقی مانده و پس از آن ویران شده است. این شهر گنجینه ای از آثار ارزشمند معماری ساسانی، مانند معبد آناهیتا، را در خود جای داده است. بیشاپور به عنوان اولین شهر ایرانی روزگار باستان دارای تاریخ شهرسازی مکتوب است.
این تاریخ به سنگ نبشته ای بر می گردد که با دو خط اشکانی و ساسانی بر روی یکی از دو ساقه ستون بیشاپور، که در مرکز شهر واقع شده اند، حکاکی شده است. در این کتیبه، تاریخ ساخت شهر فروردین ماه سال 58 از آتش اردشیر و سال 40 از آتش شاپور ذکر شده که مصادف سال 266 میلادی است (درست 6 سال پس از پیروزی شاپور بر والرین در سال 260 میلادی).
لازم به ذکر است که این تاریخ پایان ساخت این شهر را نشان می دهد. در این رابطه «عباس زریاب خویی» می نویسد: «در شهر بیشاپور واقع در فارس کتیبه ای از شخصی به نام اپسای دبیر بدست آمده است که در زمان شاپور اول و در کنار مجسمه او نگاشته شده است و متضمن تاریخ کتیبه نیز هست».
اگرچه نام خود شهر مجهول و نامعلوم و در کتیبه ذکر نشده است، تاریخ ساخت شهر با سال 266 م تطبیق داده شده است. اردشیر بابکان مؤسس سلسله ساسانیان پس از کسب قدرت پایتخت را از شهر مذهبی پدران خود، استخر، به تیسفون منتقل کرد و در کنار آن، شهر جدیدی به نام «وه اردشیر» ساخت.
شاپور (272 – 241) پسر اردشیر نیز اقدام به ساخت شهر دیگری کرد که به پیروی از پدر خود به آن نام بیشاپور نهاد. نام اصلی بیشاپور تا اواخر قرن پنج و ششم هجری رایج بوده است.
اما به نظر می رسد نام این شهر در زمان شاپور «به از اندیو شاپور» یعنی «بهتر از انطاکیه، شهر شاپور» بوده است، زیرا نام بیشاپور در فهرست نام شهرهای زمان شاپور در کتیبه کعبه زرتشت نام بیشاپور دیده نمی شود، در حالی که نام ساتراپ «وهی انتیوک شاپور» ذکر شده است.
بعضی از نویسندگان تصور کرده اند که «به از اندیوشاپور» نام گندی شاپور زمان ساسانی است که در زمان شاپور جایگاه اسرای رومی و قرارگاهی نه چندان مهم بوده است.
انتخاب محل و موقعیت استقرار بیشاپور از لحاظ بهره گیری از عوارض طبیعی و جغرافیایی برای برقراری امنیت شهر و برخورداری آن از زیبایی های طبیعی، انتخابی هوشمندانه و حساب شده بوده است.
این شهر در کنار جاده شاهی روزگار باستان، که یکی از مهم ترین راه های ارتباطی کشور بوده، احداث شده است؛ راهی که در زمان هخامنشیان، تخت جمشید و استخر را به شوش و در عصر ساسانی، شهر فیروزآباد (گور) و بیشاپور را به تیسفون متصل می کرده است.
علاوه بر این، از بیشاپور مسیری به سمت کرانه های خلیج فارس وجود داشت که علاوه بر کاربرد نظامی یکی از راه های تجارتی بوده، که تاجران بسیاری از طریق آن کالاهای خود را به اقوام دیگر عرضه می داشتند. به همین جهت این جاده و تلاقی چهار راه آن، به کرانه های خلیج فارس، خوزستان و پارس ادامه داشت.
استقرار بیشاپور بر دهانه تنگ بیشاپور مشرف به دشت زیبا و سرسبز بیشاپور (یا دشت کازرون) و در دامنه ارتفاعات کوهمره به گونه ای است که کوه و رودخانه، در دو جهت آن، حصار و مانع طبیعی در برابر حمله به شهر ایجاد کرده است.
برخلاف شهر اردشیرخوره (فیروزآباد) که میان دشت گسترده ای واقع شده و قلعه دختر با فاصله ای نسبتاً طولانی از آن حمایت می کرده است، بیشاپور کاملاً در دامنه کوه و ابتدای دشت با فاصله حداقل نسبت به دو عامل دفاعی قلعه دختر و دامنه و بلندی های کوه شاپور که نشان از تقدس این کوه دارد، واقع شده بود.
چهار صحنه از نقش برجسته های ارزشمند دوره ساسانی در دهانه غربی تنگ چوگان بر سینه کوه شاپور و کناره شمالی رودخانه شاپور و دو نقش برجسته در کناره جنوبی رودخانه از صحنه های پیروزی شاپور برجا مانده است که نشانگر تأکید مضاعف بر تقدس این پدیده طبیعی در زمان ساسانی است.
وجه تسمیه
وجه تسمیه بیشاپور در ردیف نام شهرهایی است که پادشاهان ساسانی سازنده آنها بوده اند و نام خود را بر آن ها می گذاشتند مانند به اردشیر، به قباد، و به شاپور. کلمه «به» یا «وه» به معنای نیک در بسیاری از نام های پهلوی دوره ساسانی دیده می شود.
مثل «وه دین» یا به دین که همان دین الهی و روشنی است. وه را به معنی خانه و محل زندگی نیز تفسیر کرده اند که اگر چنین باشد بیشاپور را باید سرای شاپور معنی کرد.
اما برخی نام بیشاپور را به معنی «از جمله کارهای خوب شاپور» نوشته اند. در کتاب «مسالک الممالک» اصطخری راجع به نام بیشاپور با مختصر اختلافی چنین آمده است: «شهر بیشاپور در زمان تهمورث بنا شده است، پیش از جمشید و آن را «دین دولا» گفتندی پس اسکندر آنجا را خراب کرد تا اینکه در زمان شاپور بن اردشیر از نو آنجا را عمارت کرد و بیشاپور نام نهاد و اکنون آن را بشابور و بسابور گویند».
«ابن بلخی» در فارسنامه می نویسد: «نام اصلی آن بیشاپور است و تخفیف را بی از آن بیفکنده اند و شاپور نویسند».
معماری بیشابور
طراحی
قرار گیری شهر بیشاپور در خروجی تنگۀ چوگان و در کنار رودخانه، به هر دلیل که انتخاب شده باشد، طراحان خطوط اولیۀ هندسۀ شهر را ملزم به استفاده از عوارض طبیعی محیطی کرده است. سه عامل مهم طبیعی که نقش اساسی در طرح شهر داشته اند، عبارت اند از: تنگۀ چوگان، رودخانۀ شاپور و تپه صخره ای که در حال حاضر ویرانه های قلعه دختر روی آن دیده می شود.
صخرۀ قلعه دختر که در دهانۀ تنگه و در جنوب رودخانه قرار دارد، مسیر رودخانه را به سمت بدنۀ شمالی منحرف می کند. این نوع حرکت آب باعث شده است تا ساحل سمت جنوبی رودخانه، مانند یک دیوارۀ عمودی شکل بگیرد. در مقابل، سیلاب های فصلی، ساحل شمالی را هموارتر کرده اند. بدین ترتیب، محوطۀ غربی و جنوب غربی صخره و حاشیۀ جنوبی رودخانه به عنوان زمین های محفوظ تر و محوطه استقرار شهر انتخاب شده است.
در تعیین محدودۀ بیشاپور که سازندگان، عوارض طبیعی را در آن دخالت داده اند، رودخانه بخشی از خطوط محیطی سطح اشغال شهر را تعیین کرده است. به دلیل شکل طبیعی حرکت رودخانه و تغییرات مسیر آن، طول و عرض شهر در نقاط مختلف متفاوت است؛ با این حال، می توان گفت که تناسب خطوط عرضی و طولی که از مرکز شهر ترسیم شده باشند، یک به یک و چهار دهم است.
طراحان دو خط عمود برهم را برای محدودکردن اضلاع دیگر محدودۀ شهر، در نظر گرفته اند که دو خندق در آنجا حفر شده است. نکتۀ مهم این است که تمامی ساختمان ها و معابری که تا به حال در داخل محوطه کشف و بررسی شده اند، از زوایۀ دو خط مرزی طراحی شدۀ شهر تبعیت کرده اند. همان طور که گفته شد، بیشاپور شهری است که پیوستگی محکمی با عوارض طبیعی، مانند کوه و رودخانه دارد که ترسیم خطوط طراحی شهر را هدایت کرده اند.
تپه صخره ای بزرگی که در دهانۀ تنگ چوگان قرار دارد، نقش تعیین کننده ای داشته است. این صخره با دامنۀ کوه شمالی فاصلۀ بیشتری دارد و رودخانه از این بین عبور می کند. در بخش جنوبی، پیوستگی صخره با کوه بیشتر است و می توان گفت که قطعه ای جداشده از دامنه های شمالی کوه مذکور است.
با قرارگیری بر فراز صخره و نگاه کردن به اطراف، متوجه می شویم که موقعیت آن در منطقه، از لحاظ دیدبانی، بسیار مهم بوده و محدودۀ وسیعی را تحت کنترل داشته و از طرف دیگر، فاصلۀ بین رودخانه و این صخره کاملاً از بالای آن قابل کنترل بوده است. از این رو، قلعۀ نظامی شهر بر فراز آن ساخته شده است.
اتصال کوه جنوبی با صخره از امنیت آن کم کرده است؛ بنابراین، ضمن ساختن بلندترین برج و باروهای قلعه در بخش جنوبی، انفصال کوه و صخره به صورت مصنوعی و با کندن کوه بیشتر شده است.
این نقطه برای طراحان اهمیت بسیاری داشته است و ضلع جنوب شرقی شهر را از آنجا شروع کرده اند. خطی که از این نقطه و به طور نسبی، هم راستا با رودخانه ترسیم شده، تعیین کننده یا تبعیت کنندۀ راستایی است که تمام شهر در کل و جزء، از آن تبعیت کرده است.
این خط تقریباً عمود بر کوه شمالی تنگ چوگان در داخل محوطۀ محصور داخل تنگه است. از طرف دیگر، این خط علاوه بر اینکه به طور کلی و ضمنی، موازی بخشی از رودخانه است، رو به غار شاپور ادامه دارد. هیچ کدام از مواردی که در اینجا نام برده شد، نمی تواند دلیلی قاطع بر انتخاب این زاویه باشد که ۵۲ درجه از جهت شمال به سمت شرق است.
هم راستا بودن این زاویه با جهت قبله باعث شده است که شهر در دورۀ اسلامی نیز به همان روال قبل، حفظ شود و ساختمان های دورۀ اسلامی نیز تقریباً از آن تبعیت کنند.
این شهر دارای دو بخش کلی مستقل بوده است. یکی مجموعه ارگ حکومتی که در شمال شرقی شهر و در بلندی دامنه کوه شاپور قرار داشت و به وسیله حصاری از قسمت اصلی شهر جدا می شد، و دیگری نواحی سکونتی شهر که به فرم مستطیل در غرب ارگ حکومتی و در امتداد شیب بستر شهر قرار داشتند.
عملیات خاکبرداری و کاوش های باستان شناسی در منطقه شمالی نشانگر آنست که این بخش از شهر در زمان ساسانیان باز و خلوت با جدول بندی و خیابان کشی های مفروش سنگی و باغچه بندی در حوزه امکانات رفاهی کاخ نشینان بود.
محله شاهی
بخش عظیمی از تاسیسات و ادارات دولتی و منازل مسکونی و قوای انتظامی و کارگاه های وابسته در سمت جنوبی قرار داشتند. به این ترتیب به نظر می رسد که هسته مرکزی و کانون اصلی شهر و مقر درباریان منحصرا در جبهه شمالی شهر یا به اصطلاح ارگ کهندژ در این قسمت شهر قرار داشته است. معرفی این بخش از شهر که شامل کاخ ها و معبد می شود، به عنوان محلۀ شاهی یا ارگ حکومتی اعلام و پذیرفته شده است.
با نگاهی کلی به عکس های هوایی و ماهواره ای بیشاپور، متوجه خطی در جهت شمال غربی به جنوب شرقی در میانۀ راه بین کا خ های ساسانی و ستون های یادبود می شویم. در سمت غربی این خط فرضی بافت متراکمی بوده است که میزان تراکم آوار فرو ریخته نمایانگر آن است و در سمت شرق آن، محوطه های همواری دیده می شوند که می توانسته است حیاط ها و باغ های محوطۀ شاه نشین باشد.
این اختلاف بافت به دورۀ اسلامی مربوط می شود؛ به عبارت دیگر، برای ساخت خانه های کوچک متراکم شهر در دورۀ اسلامی، مرزی وجود داشته است. در کنارۀ داخلی خندق جنوب شرقی، خاکریزی وجود دارد که حفاری های باستان شناسی بخشی از دیوار آن را مشخص کرده است.
این دیواره دقیقاً در نقطه ای که خط فرضی وصف شده به خندق می رسد، قطع می شود. در جبهۀ شمالی محدودۀ کاخ های سلطنتی، سازه شاخص تری دیده می شود. در این قسمت، آثاری از دیواره ای متشکل از بارو و برج های متراکم وجود دارد.
این قسمت در واقع مکان برتر و مقدس شهر بوده که سکونتگاه، ورود و اقامت در آن منحصر به شاه و خانواده سلطنتی او بوده است، به همین واسطه دلیل فراتر از ضرورت، رعایت اصول امنیتی و حفاظت در برابر ساکنان شهر یا دشمنان بیرونی از قسمت اصلی شهر جدا شده است.
«خیابان شمالی – جنوبی شهر که از حاشیه این قصرهای اختصاصی و کاخ های پذیرایی و ایوان های مزمن به موزائیک می گذشته و به طور غیر مستقیم راه ارتباطی اکراپل را با سایر مناطق مسکونی و سیاسی و اداری مربوط می سازد».
معبد آناهیتا
در میان ساختمان های محلۀ شاهی، بنایی موسوم به معبد آناهیتا وجود دارد که از نظر تکنیک و ساختار معماری، با دیگر بناهای محوطه تفاوت دارد. نحوۀ قرارگیری ورودی این بنا در کنار تالارها و کاخ ها حاکی از آن است که می توانسته قدیمی تر از همسایگان خود باشد. بدین صورت که پله های ورودی معبد در تقاطع دالان های شمالی و غربی کاخ چلیپایی شروع می شود که عرضی حدود دو متر دارد و هیچ گونه فضای پیش ورودی به داخل معبد در نظر گرفته نشده است.
معبد آناهیتا دقیقاً در میانۀ فاصلۀ دو ضلع شمال شرقی و جنوب غربی محلۀ شاهی واقع شده است. به دليل عملكرد خاص بناى معبد اَناهيتا در نمايش و ستايش آب، بنا بدون سقف است. به اين ترتيب نيايش گر تصوير خود را در آب همچون آينه مشاهده مى كرده است. نيايشگران باید قادر می بودند تصوير خود را در آب ببينند، كه لازمه آن نور كافى بوده و با ایجاد سقف اين هدف میسر نمی شد. ضمن اين كه به اين ترتيب آب كانال ها نيز به دليل شكست نورى كه از درگاه ها مى آمد همانند رنگین کمان ديده مى شد.
با هدف امكان وارد كردن آب به بنا، قبل از ساخت آن قناتى در محل وجود داشته كه از فاصله 250 مترى از انشعاب رودخانه شاپور آب را به اين مكان منتقل مى كرده است و هم اكنون انتهاى آن دالان معبد را تشكيل مى دهد. شالوده بنا را طورى طراحى كرده اند كه قنات را در اين محل قطع كند تا از آب آن استفاده كنند. اين بنا اولين مكانى است كه قبل از احداث در آن لوله كشى آب انجام شده است.
دالانى دور تا دور معبد به پهناى دو متر وجود دارد. كه البته عرض آن در قسمت ورودى در جنوب كمتر است و فاقد كانال آب نيز است، تا شخص از فضاى تاريك ترى وارد صحن مركزى شود. با خروج از دالان ها، آب توقف مى كرده و نيايشگر گردش آب در كانال ها را تماشا مى كرده است.
در حوض صحن مركزى نيز كه نيايشگر مى توانسته تصوير خود را چون آينه در آن مشاهده كند، سرعت ورود و خروج آب طورى تنظيم شده بود تا همواره سطح آب ثابت بماند. بدين ترتيب در زمان انجام مراسم مذهبى آب در اين بنا داراى دو نوع گردش عينى (در جوى ها) و غير عينى (آب صحن مركزى) بوده است.
در صحن مركزى به دليل موج نداشتن و بى حركت بودن آب در گودى به ارتفاع 14 متر، از طريق دو مجراى آب و سوراخ هاى ريزى كه در سنگ هاى كناره تعبيه شده بود، آب در عين اين كه ساكن ديده مى شد و نقش آينه اى و روحانى اش را حفظ می كرد، سطح زيرى داراى جريان ظريفى بود تا از راكد ماندن آب جلوگيرى شود.
معبد اَناهيتا فقط در كاخ هاى حكومتى ساخته مى شد، زيرا نيايش آب و طلب باران وظيفه شخص شاه دانسته مى شد و در صورت خشكسالى، شاه از طرف مردم بى دين خوانده مى شد. در چنين مواقعى پادشاهان بخشى از ماليات ها را به دليل قصورشان به مردم مى بخشيدند. اما آتشگاه ها مختص شاهان نبود و مردم عادى نير جهت عبادت به اين مكان ها دسترسى داشتند.
راه های دسترسی به بیشاپور
این شهر در نزدیکی کازرون قرار گرفته است، بنابراین برای دیدار آن باید به سمت کازرون بروید. این کار را با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی مانند اتوبوس می توانید انجام دهید.
علاوه بر این اگر ترجیح می دهید سفری خصوصی داشته باشید می توانید از خودرو شخصی استفاده کنید. برای رفتن به آنجا ابتدا باید در جاده کارزون – برازجان قرار بگیرید، سپس مسیر خود را به سمت بیشاپور تغییر دهید.
شرایط بازدید
اگر قصد دیدار از این مکان را دارید بهتر است بدانید که باید برای دیدن آن هزینه ای پرداخت کنید. این هزینه برای گردشگران داخلی و خارجی متفاوت است و گردشگران خارجی باید هزینه ای بالاتر برای بازدید از این مکان پرداخت کنند. بهتر موقع بازدید از این اثر تاریخی کفش مناسب پیاده روی به پا داشته باشید، همچنین بهتر است در فصول گرم سال به خصوص بهار به این مکان سفر کنید تا علاوه بر دیدار از آن از طبیعت زیبا و سر سبز آن نیز بهره مند شوید.
دیدگاهتان را بنویسید